کد مطلب:102430 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:324

هدف از فرستادن پیامبران











«بعث الله رسله بما خصهم به من وحیه و جعلهم حجه له علی خلقه، لئلا تجب الحجه لهم بترك الاعذار الیهم، فدعاهم بلسان الصدق الی سبیل الحق».[1].

خدا فرستادگانش را با وحی ویژه ی آنان برانگیخت و آنان را دلیلی روشن برای شناخت خود بر عهده ی آفریدگانش قرار داد، برای اینكه خلق خدا حجت و دستاویز بایسته ای نداشته باشند كه بگویند: دلیلی روشن برای بسته شدن راه عذر و بهانه، از سوی پروردگار به سوی ما نیامده است پس بدین وسیله خدا بندگان را با زبان راستین به راه روشن حق فراخواند.

دو نكته در این گفتار امام باید توضیح داده شود:

نخست اینكه خدا بر آسمان و زمین و ملائكه و حیوانات و انسانها همه وحی می كند، اما وحی ارسالی برای پیامبران ویژه ی خود آنان است و چیزی نیست كه بتوان با فرا گرفتن دانش بیشتر، یا عبادت یا تزكیه و ریاضت و وسائل دیگر بدان رسید.

دوم اینكه پروردگار وظیفه ی خود می داند كه پس از آفرینش انسان، راه رشد و پرورش او را هم در اختیارش گذارد و اگر علاوه بر خرد- كه پیامبر درونی هر انسان است- پیامبران را- كه خرد جدا یا به اصطلاح: عقل منفصل انسان هستند- نمی فرستاد، بهانه ی گمراهان و عذر به راه نیامدگان درست و پذیرفتنی بود. خدا با

[صفحه 197]

برانگیختن پیامبران هم به وظیفه ی پروردگاری خود عمل كرد و هم راه این عذر و بهانه را بست.

و نیز درباره ی هدف برانگیخته شدن پیامبران می گوید:

«فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه، لیستادوهم میثاق فطرته و یذكروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول و یروهم آیات المقدره: من سقف فوقهم مرفوع و مهاد تحتهم موضوع و معایش تحییهم و آجال تفنیهم و اوصاب تهرمهم و احداث تتابع علیهم»[2].

[صفحه 198]

پس خدا فرستادگان خود را در میان ایشان بر انگیخت و پیامبرانش را پی در پی و همه جانبه به سویشان گسیل كرد، برای اینكه از آنان بخواهند، به پیمانی كه در جهان فطرت با خدا بسته اند وفا كنند و نعمت فراموش شده ی خداداده را به یادشان بیندازند و با رسانیدن پیام پروردگار حجت را بر آنان تمام كنند و خردهای نهفته در درون را بر ایشان بیرون بیاورند و چشم آنان را به روی نشانه های توانمندی خدا باز سازند، از جمله ی این نشانه ها: آسمان است كه چون سقفی بر فراز سرشان بر افراشته شده، زمین است كه در زیر پایشان به عنوان پرورشگاهی گسترش یافته، وسیله های زندگانی است كه آنان را توانای زیست ساخته، سر رسیدهایی است كه آنان را پیوسته به سوی نابودی می كشاند، رنجها و آفتهایی است كه به سوی پیری می برد و پیشامدهایی است كه پی درپی بر سرشان فرو می بارد.

نكات آموزنده ی این گفتار به شرح زیر یادآوری می شود:

1- خدای حكیم و علیم فرستادگانش را در میان همه ی امتها، آبادیها، ملتها و كسانی كه تكلیف و وظیفه ی انسان بودن را دارند بر انگیخته است و هیچ مردمی نمی توانند بهانه بیاورند كه ما از وجود و تعالیم فرستادگان پروردگار، بكلی، بیخبر بودیم.

2- پیامبران الهی پی درپی و از جهات مختلف و در همه ی زمانها و مكانها و عصرها و نسلها به سوی مردم گسیل شده اند.

بعضی از هدف فرستادگان و پیامبران، به شرح زیر است:

3- خدا در عالم فطرت با نوع انسان پیمان بست كه جز او را نپرستند، چیز دیگری را به خدایی و پروردگاری نگیرند و او را یكتا بدانند. این پیمان را هر انسانی امضاء كرده است و متعهد شده به انجام رساند و بدان وفا كند، اما چون به این

[صفحه 199]

جهان پا نهاد، گرفتاریهای زندگی، محدودیتهای مادی، انگیزه ها، گرایش ها، استكبار و عوامل دیگر باعث شدند كه انسان بدین پیمان وفا نكند. پیامبران در میان مردم برانگیخته می شوند و از آنان می خواهند كه بدان پیمان فطرت وفا كنند.

4- پروردگار كه این پیمان را با هر انسانی بست، وسائل عمل كردن و به سر رسانیدن آن را هم در اختیار او گذاشت. این وسائل عبارتند از: استعدادهای بشری، توان شناخت، اندیشه، آزادی و اختیار، اراده و توان استفاده از آنها.

بشر این نعمتهای خدا داده را به علل گوناگون فراموش می كند، پیامبران نعمتهای فراموش شده ی الهی را به یاد آنان می آورند.

5- چنانكه در بند 3 گفته شد، هر بشری فطره حق پرست و خدا جو است، لیكن محدودیتهای این جهانی و گرفتاریهایش او را از راه متكامل حق منحرف می كنند، پیامبران حقایق بسیار متعالی را به زبانی ساده و روشن و بطور مكرر و بی پیرایه، به مردم می رسانند تا حجت بر آنان تمام شود و راه هیچ بهانه ای به رویشان باز نماند.

6- گفته شد كه یكی از وسائل هدایت انسان- كه پیامبر درونی نیز نامیده می شود- عقل است. این عقل در درون همه ی بشرها وجود دارد، لیكن بسیاری از افراد از وجود آن بیخبرند و در نتیجه، از آن سود نمی برند، مانند ملتی كه پربهاترین معادن زیرزمینی را دارد، لیكن از آن بیخبر است و نیازمند و گرسنه بر روی آنها راه می رود، یا ممكن است عقل بشری را به بیراهه ها كشانیده باشند، لذا پیامبران خدا می آیند تا این گنج پر ارزش را از ژرفاهای درون انسان استخراج كنند و در اختیار انسان قرار دهند، تا به عنوان یك بال درونی در كنار بال بیرونی كه پیامبر است قرار دهند و به سوی بینهایت به پرواز درآیند.

7- همه ی پدیده های محسوس در اطراف ما و روابط نادیدنی یا ذهنی موجود در میان پدیده ها و در این جهان، نشانه هایی از قدرت پروردگار هستند، لیكن ما آدمیان یا

[صفحه 200]

به علت عادت كردن، یا به كار نینداختن بینش و اندیشه، از وجود آنها بیخبریم. پیامبران، با زبانی ساده و روشن و بدون بیان پیچیده ی علمی، آیات قدرت را به انسان نشان می دهند كه برخی از آنها عبارتند از: سقفی كه به عنوان آسمان بر فراز سرشان بر افراشته شده است و ستارگان و خورشید و ماه در آن قرار دارند و شب و روز و دیگر پدیده های طبیعی از آنها برخاسته شده است، زمینی كه چون سفره ای رنگارنگ و پرورشگاهی مناسب در زیر پایشان گسترش یافته عوامل زندگی را فراهم ساخته است، وسائل مختلف زندگی از آب و غذا و هوا و مسكن و چیزهای دیگری كه انسانها را در زندگی یاری می دهد، عواملی كه سر رسید و سرانجام زندگی این جهانی را پیش می آورند و این زندگی موقت را به نابودی می كشانند، رنجها و خستگیها و تلاشهایی كه انسان را به سوی پیری می برند و پیشامدهای گوناگونی كه پیوسته بر سر انسانها فرود می آید.


صفحه 197، 198، 199، 200.








    1. نهج البلاغه، از ط 144.
    2. نهج البلاغه، از ط 1.